سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزهای زندگی

وصیت نامه داریوش بزرگ هخامنشی :اینک من از دنیا میروم بیست وپنج کشور جزء امپراتوری ایران است. و در تمام این کشور ها پول ایران رواج دارد وایرانیان در آن کشور ها دارای احترام هستند . و مردم کشور ها در ایران نیز دارای احترام هستند.

جانشین من خشایار شا باید مثل من در حفظ این کشور ها بکوشد . وراه نگهداری این کشور ها آن است که در امور داخلی آنها مداخله نکند و مذهب وشعائر آنان را محترم بشمارد.اکنون که من از این دنیا می روم تو دوازده کرور در یک زر در خزانه سلطنتی داری و این زر یکی از ارکان قدرت تو میباشد . زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلکه به ثروت نیز هست . البته به خاطر داشته باش تو باید به این ذخیره بیفزایی نه اینکه از آن بکاهی . من نمی گویم که در مواقع ضروری از آن برداشت نکن ، زیرا قاعده این زر در خزانه آن است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنند ، اما در اولین فرصت آنچه برداشتی به خزانه برگردان . مادرت آتوسا برمن حق دارد پس پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن .


ارسال شده در توسط نازنین حسینی

فقر چیست؟
میخوام بگویم فقر چیست،
فقر چیزی است که همه جا سر می کشد،
فقر،گرسنگی نیست،عریانی هم نیست،
فقر چیزی را" نداشتن" است،ولی آن چیز پول نیست،طلا و غذا نیست،
فقر همان گرد وخاکی است که بر کتابهای فروش نرفته ی یک کتابفروشی می نشیند،
فقر ،تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خورد میکند،
فقر ،کتیبه سه هزار ساله ی است که روی آن یادگاری نوشته اند،
فقر ،پوست موزی است که از پنجره یک ماشین به خیابان انداخته می شود،
فقر همه جا سر میکشد،
فقر ،شب را "بی غذا" سر کردن نیست،
فقر،روز را "بی اندیشه"سر کردن است

 

نوشته خط میخی مربوط به حدود دوهزار وپانصد سال قبل در شهر سنگ ایذه


ارسال شده در توسط نازنین حسینی

دو رقم آخر سال تولد خودرا (سال میلادی ) با سنی که امسال خواهید داشت جمع کنید و نتیجه برای همه 111 است امسال سال پول است ماه اکتبر امسال 5 یکشنبه ، 5 دوشنبه و 5 شنبه خواهد داشت و این اتفاق فقط هر 823 سال یکبار رخ میدهد این سالها به عنوان کیف پول شناخته شده اند.

و اما درمورد سال شمسی :

2 رقم آخر سال تولدت رو ( سال شمسی ) ، با سن خودت جمع کن ، میشه 90 !

این جریان عجیب هر 823 سال یک بار اتفاق میافته !.

 

( شایع شده است که اگر این متن رو برای 8 نفر از دوستای خوبتون بفرستین تا 4 روز آینده پولی به دستتان میرسد و هرکسی که این زنجیره را ادامه ندهد چیزی دریافت نمیکند. )

من خودم که به خرافات اعتقاد ندارم اگه شما اعتقاد دارین بفرستین حتما پول گیرتون میاد اگه واقعا راست بود به ما هم بگین تا امتحان کنیم.

 


ارسال شده در توسط نازنین حسینی

کم نیستند زوج های جوانی که معتقدند روزها و لحظات اول آشنایی شان، حال و هوای عاطفی و احساسی خاصی را با همسرشان داشته اند که این اوضاع به مرور زمان کمتر شده تا اینکه بعد از چند سال زندگی مشترک، به طور کلی حال و هوای دیگری بر زندگی مشترک شان حاکم شده است. در این میان آنها که فرزندی هم به جمعشان اضافه شده، بیشتر به یاد دوران نامزدی و اوایل ازدواج می افتند و فکر می کنند که در آن زمان چیزهایی داشته اند که اکنون ندارند.

 

اینگونه تصورات برای خانم ها بیشتر وجود دارد. آنچه مشخص است اینکه هر دورانی اقتضائات خاصی دارد و نباید هیچ یک از مراحل زندگی را با مرحله دیگر مقایسه کرد. مسلما با تغییر شرایط، تغییراتی در مناسبات زوجین رخ می دهد اما هر تغییری دلیل بر بی توجهی و بی محبتی نیست. شاید این تصورات در بسیاری از مواقع موجب بروز مناقشاتی میان زن و مرد باشند. در این مناقشات لازم است برخی از نکات بیان شوند که از خانم ها انتظار بیشتری بر رعایت آنها می رود.

آنچه مشخص است اینکه هر چه سابقه زندگی مشترک بیشتر می شود، میزان علاقه و وابستگی زوجین بیشتر می شود و از طرف دیگر،مشکلات زندگی هم افزایش و پیچیدگی خاصی پیدا می کند. بنابراین آنچه مهم است اینکه زوجین بدانند در هنگام بروز مشکلات و مناقشات احتمالی، چه عکس العملی داشته باشند.

 

پیشنهاداتی برای حل و فصل مناقشات

در مناقشات خانوادگی سعی کنید عقب نشینی داشته باشید و در بگو مگوها و بحث ها، کوتاه بیائید. مطمئن باشید در این شرایط کسی موفق است  که زودتر عقب نشینی کند و هرگز فکر نکنید که این اقدام به معنای شکست شماست.

اموری که مردم در زندگی زناشویی در مورد آنها مناقشه می کنند، در بسیاری از موارد، نمی توانند منشاء مهمی برای بروز اختلاف داشته باشند. به نظر می رسد در این شرایط مسئله از جایی شروع می شود که یکی از زوجین می خواهد کنترل دیگری را به دست گیرد.

همواره به خاطر داشته باشید که در مناقشات خانوادگی، برنده، برنده ای واقعی نیست. وقتی ظاهرا در یک بحث خانوادگی، شما پیروز می شوید و همسرتان بازنده می شود، شما هم در حقیقت باخته اید.

مسلما هیچ کس بی عیب و خطا نیست و همه نقطه ضعف هایی دارند. اینکه زوجین در هر بحث و جدلی به بیان نقطه ضعف یکدیگر بپردازند و کنایه بزنند، نتیجه خوبی به دنبال نخواهد داشت

 

 

به این موضوع فکر کنید که عمدتا در زندگی مشترک خود، به دنبال چه هستید؟ به نظر شما در زندگی مشترک، مهمتر از دوست داشتن، دوست داشته شدن، احساس رضایت و شادکامی و احساس امنیت، چه چیزی می تواند باشد؟

 

یک زندگی مشترک توام با عشق و درک متقابل، مثل باغی است که دائما در آن کشت می کنید و محصولات ارزشمندی را پرورش می دهید. ما در این زندگی در حال رشد دادن روح و وجود خویش هستیم و همسر ما هم همچون زمین حاصلخیزی است که آماده پرورش دادن گل می باشد.

به این موضوع بیندیشید که : ما نمی توانیم به آنچه می خواهیم دست یابیم، مگر آنکه همسر ما نیز به خواسته های خود، دست یابد.(1)

اگر در بحث هایی که بین شما و همسرتان پیش می آید، به بیان نقطه ضعف های یکدیگر می پردازید و سرزنش می کنید، بدانید که این نشانه خوبی نیست و ممکن است پایه های یک زندگی را به مخاطره اندازد.

مسلما هیچ کس بی عیب و خطا نیست و  همه نقطه ضعف هایی دارند. اینکه زوجین در هر بحث و جدلی به بیان نقطه ضعف یکدیگر بپردازند و کنایه بزنند، نتیجه خوبی به دنبال نخواهد داشت.

لازمه زندگی مشترک این است که زن و شوهر در کنار هم باشند و به خواسته های یکدیگر توجه کنند و به دنبال این باشند که با سعی و تلاش، نقاط اختلاف، کدورت ها و سوء تفاهم های زندگی خانوادگی را به طور مسالمت آمیز و دوستانه، حل و فصل کنند.

دعوا

 

تکرار جر و بحث در زندگی مشترک موجب می شود تا زن و مردی که تا چندی قبل، بدون کلمات محبت آمیز یکدیگر را خطاب نمی کردند، نسبت به هم بی تفاوت شوند و گاهی هم به رقابت با یکدیگر بپردازند. درست است که بروز برخی از اختلافات بین زوجین، موضوعی اجتناب ناپذیر است. اما مهم این است که سرانجام این اختلافات به کجا برسد. مسلما دعواهای منطقی و سازنده میان زوجین، می تواند وسیله ای باشد برای اینکه زوجین بتوانند حرف خود را به طرف مقابل بزنند و عقده دل بگشایند و خشم فروخفته ای را بیرون ریزند.

 اما می توان اینطور بیان کرد که دعوا، عملی است که در نتیجه یک ناهماهنگی رخ داده است و گاهی این ناهماهنگی ها می تواند موجب هم آهنگی بیشتر شود.

 

فرمول دعوا کردن

دعوا کردن هم فرمول هایی دارد. اینکه نباید خانه را میدان جنگ فرض کنید و باید به این موضوع فکر کنید که از یک جر و بحث اجتناب ناپذیر، نتایج مفیدی به دست آورید.(2)

مطمئن باشید که چند روز اخم کردن و بداخلاقی برای شوهرتان، از ناسزا گفتن بدتر است. اما یک دعوای کوچک میان یک زوج، همچون باد ملایمی است که می تواند ابرهای سیاه را از آسمان زندگی براند.

مراقب باشید که در این عرصه، پیروز و سربلند باشید و نتایج مفید و مطلوبی را از آن خود کنید.


ارسال شده در توسط نازنین حسینی

اما پیش فرض ها:

 

یکم: از آنجا که رهبر و قهرمان اصلی آن حرکت بزرگ شخص حضرت امام اباعبدالله الحسین (علیه السلام) هستند، لذاست که هر گونه تحلیلی که از کربلا ارائه می شود باید با توجّه به عناصر محوری آن وجود مقدس و مبارک بوده باشد.

توضیح آنکه- ظاهراً- مهم ترین رکن و جامع جمیع اجزای دین، ایمان می باشد که این ایمان سبب رویش عبودیت و در پی آن تحقق مقام ولی الله می باشد. شاهد بر این مطلب آثار گرانبها و پر باری است که در سرتاسر قرآن مجید و روایات شریفه، بر ایمان یا مومن، مترتب شده است یا به آن دو منسوب شده است.

مثلاً فرموده اند که مومن چنان نماز به جا می آورد، چنان معاشرت می کند و این گونه زندگی نمی کند و مثلاً شجاع است و با تقواست و یا از ظلم و تعدّی به دیگران مبرّاست. اما به یک معنا عناصر اساسی ایمان، عقلانیت، علم، معرفت و محبت به خداوند سبحان است. از همین روست که همه ائمه- سلام الله علیهم اجمعین- و از جمله وجود مطهر حضرت امام حسین(علیه السلام) ذوی النهی و اولی الجی و خزان علم الله و التامین فی محبّة الله(1) می باشند. یعنی صاحبان عقل و خرد در نهایت درجه و خزانه داران علم ربوبی و دارای آخرین درجه و رتبه از محبت خداوند می باشند. لذاست که این عناصر محوری آن وجودهای نورانی، پایه و اساس مقام «ساسة العباد»(2) یعنی سیاستمداران بندگان خداوند خواهد بود.

واقعه کربلا می تواند واقعه ای بوده باشد که از مولفه های متعدد و شخصیت مقدس حضرت سید الشهداء (علیه السلام) سر چشمه گرفته اند و به همین قیاس می تواند دارای آثاری چند بعدی نیز باشد

همان طور که اگر امام، نظام دین(3) است و باعث انسجام و هماهنگی در میان اجزای دین می باشد تمام این نظامت براساس آن صفات عالیه، پا به صحنه اجتماع می گذارد. و خلاصه آنکه امام (علیه السلام) از یک سو یک عارفی به تمام معنی و بدون رقیب است و از سوی دیگر رئیس دین و دنیای افراد بشر و در تمامی این مراحل، براساس ادله بسیار مستحکم و روشن از عصمت والا برخوردار است. البته ارائه و بررسی این ادله، مجال خاص خود را می طلبد.

دوم: نتیجه منطقی نکته قبل اینست که در تحلیل و زندگانی و سیره ائمه هدی (علیهم السلام) حتماً و حتماً باید به آن عناصر محوری توجه بشود. و گرنه مشکلی که پیش می آید آنست که زندگی یک شخص دیگر و اصلاً یک زندگی دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. که شاید نسبت به صفات آن شخص، یک تحلیل جامع و کامل نیز بوده باشد ولی در هر صورت دیگر تحلیل زندگانی حجت خداوند و امام جامعه نخواهد بود.

راقم این سطور می داند که به محض آگاهی از این سخن بسیار روشن و گویا، بعضی افراد با ژستی روشنفکرانه خواهند گفت: شما نباید و حق ندارید تحلیل تاریخی را، ایدئولوژیک، بسازید. ولی جواب این سخن به ظاهر علمی و در باطن مشحون از جهل و ناآگاهی آنست که ما صرفاً با بخشی از حقیقت (صفات حجت خداوند) مواجه هستیم. حال اسم این حقیقت هر چه که می خواهد باشد. اصولاً سعادت ما آدمیان در گرو همین پاس داشت ها و ارج نهادن بر حقایق است وگرنه همه یا بخشی از زندگانی ما تبدیل به یک سریال کارتونی خواهد شد که قسمت های متعدد آن بلکه تصاویر هر قسمت از آن، ارائه دهنده یک زندگانی ناهمگون و البته با تنوع رنگ فراوان، خواهد شد .

سوم: نتیجه مطلب دوم، این مساله خواهد بود که واقعه کربلا می تواند واقعه ای بوده باشد که از مولفه های متعدد و شخصیت مقدس حضرت سید الشهداء (علیه السلام) سر چشمه گرفته اند و به همین قیاس می تواند دارای آثاری چند بعدی نیز باشد. به عبارت دیگر انحصار عوامل و آثار آن قیام هدایتگر و هدایت مجاهدانه در بعد عرفانی یا سیاسی یا اخلاقی، جفایی در حق آن رخداد خدایی است که ناشی از قیاس آن حادثه با احوال ما انسان های محدود و تک بعدی می باشد.

در تحلیل و زندگانی و سیره ائمه هدی (علیهم السلام) حتماً و حتماً باید به آن عناصر محوری توجه بشود. و گرنه مشکلی که پیش می آید آنست که زندگی یک شخص دیگر و اصلاً یک زندگی دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. که شاید نسبت به صفات آن شخص، یک تحلیل جامع و کامل نیز بوده باشد ولی در هر صورت دیگر تحلیل زندگانی حجت خداوند و امام جامعه نخواهد بود

چهارم: نتیجه منطقی مطلب سوم آنست که نه فقط در عرصه جهاد و شهادت و بلکه در عرصه های بر شمار دیگر می توان از واقعه عاشورا و سیره اباعبدالله (علیه السلام) از آغاز قیام تا پایان آن، بهره مند شد و باید که چنین باشد.

آنچه را در این مقاله کوتاه تقدیم به ساحت نورانی حضرت امام حسین (علیه السلام) شد، می توان شرح و بسطی بر برخی از فرازهای زیارت مبارکه اربعین دانست. آنجا که زائر به خداوند متعال عرض می کند:

الله اشهد انّه ولیک و ابن ولیک و صفیکّ الفائز بکرامتک اکرمته بالشهادة و حبوته بالسعادة... و جعلته سیداً من السادة و قائداً من القادة و ذائداَ من الذادة ... و بذل مهجته فیک لیستتقد عبادک من الجهالة و حیرة اضلالة. ... و قلبی لقلبکم سلم و امری لامرکم متبّع (4) ؛

خداوندا گواهی می دهم که حضرت امام حسین (علیه السلام) ولی تو و فرزند ولی توست و برگزیده و فرزند برگزیده توست که به فوز کرامت تو نایل آمد. او را با شهادت اکرام فرمودی و به سعادت، ویژه گردانیدی ... و او را بزرگی از بزرگان و پیشوایی عالیقدر از پیشوایان و مدافعی ستبر برای اسلام در میان مدافعان آن قرار دادی...

و خون پاکش را درباره تو بذل کرد تا بندگانت را از جهالت و سردرگمی گمراهی نجات دهد... قلب من تسلیم قلب شماست و زندگانی من تابع زندگانی شماست.

 

پی نوشت:

1) تمامی این صفات برجسته در زیارت جامعه کبیره است.

2) زیارت جامعه کبیره.

3) اصول کافی، ج1، ص200.

4) مفاتیح الجنان، زیارت اربعین


ارسال شده در توسط نازنین حسینی
<      1   2   3      >